شهدای بخش زهان

شادی روح شهدا صلوات

شهدای بخش زهان

شادی روح شهدا صلوات

شهید سید محمد حسینی

شهید سید محمد حسینی


زندگی نامه


سید محمد حسینی در خانواده ای مذهبی در روستای شیرگ از توابع شهرستان زیرکوه چشم به جهان گشود . دوران کودکی را در کنار پدر و مادر گذراند. پس از ان مقطع ابتدائی را پشت سر گذاشت .تازه به دوران نوجوانی پا گذاشته بود که پدرش را از دست داد اما هنوز یکی دو سال نگذشته بود که باز هم دست سرنوشت سایه پر مهر و عطوفت مادر را از سرش کم کرد . در ان زمان مردم به بجه های یتیم به چشم حقارت می نگریستند .

برادر بزرگتر سید محمد سرپرستی وی را به عهده گرفت . از آنجایی که د ر روستا مدرسه راهنمایی وجود نداشت از ادامه تحصیل صرف نظر کرد و به قالیبافی مشقول شد. هیچ گاه از یاد خدا غافل نبود و از انجام فرائض سرباز نمی زد و در مراسم دعا و جلسات قرآنی شرکت داشت و دیگران را نیز به شرکت در این مراسم دعوت می کرد . از لحاض فعالیت های سیاسی در قبل از انقلاب به علت کمی سن فعالیت خاصی نداشت اما بعد از انقلاب در راهپیمایی ها و جشن های نقلابی شرکت فعالی داشت.

به خاطر علاقه به شغل پاسداری با شروع انقلاب به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان قائندر آمد. در تیر ماه سال1363 به عنوان مسئول دسته در یکی از گردانهای لشکر ویژه شهدا مستقر در استان کردستان عازم جبهه گردید. نزدیک 8ماه در جبهه خدمت نمود و بالاخره در عملیات بدر مفقود الاثر گردید . پس از چند سال پلاک این شهید در زادگاهش تشییع شد.


وصیت نامه


(ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزفون)

گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مردگانند بلکه زنده اند ونزد پروردگارشان روزی میخورند.

با درود به رهبر کبیر انقلاب و با سلام به شهیدان گلگون کفن و با درود وسلام به تمام رزمندگان مخصوصا شما برادران. برادر! من کوچک تر از آنم که پیامی به شما ملت شهید پرور بدهم ولی انتظار دارم که راهم را ادامه دهید و سنگر من را تا جایی که می توانید خالی نگذارید . پدر و مادرم را خدا بیامرزد و از شما برادر گرامی می خواهم تا اخرین قطره خون راه مرا ادامه دهید . پولی که از من در دست شماست امانت است، بماند و در راه خیر خرج نمایید. و از تمامی اهالی شیرگ می خواهم که اگر من شهید شدم راه مرا ادامه داده و جنازهمرا در قبرستان شیرگ دفن نمایید.