شهید حسن مشمول
زندگی نامه
حسن مشمول در سال 1342 در خانواده ای مذهبی و مستضعف در روستای سردوان از توابع شهرستان قائن بدنیا آمد . پدر را درسن 3 سالگی از دست داد و دوران کودکی و نوجوانی را با بچه های محل گذراند . در ابتدای سن 6 سالگی وارد دبستان شد . پس از این که سوادی در حد خواند و نوشتن کسب کرددرس و مدرسه را رها کرد و مشغول کار کشاورزی شد و در این کار یار و یاور مادر و برادرش بود برای اینکه می دانست با نبودن پدر وظیفه مادر سنگین تر شده سعی داشت در اوقات فراغت بیکار ننشیند و به کار قالی بافی بپردازد .
اهل کار و فعالیت بود محبت و احترام خاصی برای مادر قائل بود . وی مادر ، خواهر را همواره به پوشش درست ، نماز اول وقت و مهربانی با دیگران توصیه می نمود .
از سن 18 سالگی همواره آرزوی رفتن به جبهه و شهادت را داشت و بارها اراده کرد به جبه برود . به علت کم بودن سن او را نمی پذیرفتند و چون در کودکی پدر خود را از دست داده بود از خدمت سربازی نیز معاف شده بود ، به دلیل علاقه بهمیهن و دفاع از سرزمین در سال 1362 راهی جبهه شد و سر انجام در تاریخ 15/05/1362 عملیات والفجر 2 به شهادت رسید و پیکرش در زادگاهش به خاک سپرده شد.
خاطره :
آرزوی شهادت :
بزرگترین دعا و آرزویش شهادت بود . یادم می آید آخرین باری که خواست خداحافظی کتد گفت : من دیگر بر نمی گردم و این آخرین خداحاظی من با شماست و در ادامه گفت : این گل پرپر از کجا آمده (از سفر کربلا آمده)
گوهر مشمول (خواهر شهید)
فرازی از وصیت نامه:
مادر جان در شهادتم اشک نریزید زیرا که گریه شما باعث عذاب روحی من در آن دنیا می شود . مادرم شهید شدن گریه ندارد ولی شکست اسلام گریه دارد . برادرم حسین جان چنانچه به مقام شهادت نائل گشتم شما سلاح مرا بر زمین نگذارید و ادامه دهنده راهم باشید چرا که دفاع از میهن بر همه واجب است .
مراقب خواهرم باشید چرا که بر گردنم حقی بس بزرگ دارد ، یادتان باشد اگر به شهادت رسیدم اصلا گریه نکنید چرا که من بر طبق آیه شریفه قرآن کریم نزد پروردگارم زنده ام و روزی می خورم ، از اموالم آنچه دارم وقف خدمت به اسلام می کنم ، مخصوصا موتورم را برای بیماران ، هر بیماری که بدون وسیله باشد او را به مراکز درمانی برسانید . در خاتمه از همه شما می خواهم برای امام دعا کنید و او را تنها نگذارید.
و السلام