شهید علی فامیلی
زندگی نامه
علی فامیلی در سال 1346 در روستای افین متولد شد . هنوز کودکی 5 ساله بیش نبود که مادرش دار فانی را وداع گفت . و او را به همراه خواهر و برادرانش تنها گذاشت . او در خرد سالی برای فراگیری قرآن به مکتب رفت و پس از آن در سن 6 سالگی وارد مقطع ابتدایی شد و پس از دوران ابتدایی در مدرسه شهید کمیلی در مقطع راهنمایی به ادامه تحجصیل پرداخت .
وی از نظر اخلاقی از ویژگی های خاصی برخوردار بود و احترام خاصی برای بزرگتر ها از جمله پدر ، اولیای مدرسه و دیگر بزرگان قایل بود . بخ ندرت عصبانی می شد و در مقابل رفتار غیر منطقی و خلاف شرع عکس العمل جدی نشان می داد . فردی صبور ، آرام و متین بود و توجه زیادی به فرائض دینی داشت.
با شروع جنگ تحمیلی به خاطر احساس مسئولیتی که داشت عازم جبهه شد . سرانجام در تاریخ 24/05/1364 در عملیات والفجر 3 در حین آوردن آب برای هم سنگرانش به شهادت رسید . پیکرش را در مزار شهدای افین به خاک سپردند.
فرازی از وصیت نامه
اکنون که من در جبهه هستم اگر شهید شدم بدانیدئ که به هدفم رسیده ام . من می سوزم تا راه حق راروشن کنم و از چه قید و بندهایی که بریده ام تا آزادانه در معرکه حیات جان دهم . خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقاقیق را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم ، خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم فانی مرا از یاد تو دور نکند . از آنجایی که ابرقدرتهای متجاوز به اسلام ومسلمین منافع خود را از دست رفته و دیدند از هیچ توطئه ای علیه انقلاب اسلامی جوان ایران دریغ نورزند تا اینکه آمریکا و آبادی آن بوسیله صدام از خارج و عروسک های کوکی و بازی خورده از داخل به جمهوری اسلامی ایران حمله وحشیانه ای آغااز نمودند و نمی دانستد کهخ با این غلط بیجا چاهی برای سقوط و آتشی برای نابودی فراهم می کنند . اکنون که من شربت شهادت می نوشم و به شهادت می رسم نمی دانم با چه زبانی مطالب را بیان کنم . زیرا وقتی با این برادران صحبت می شود می بینم بعضی ها برادر یا پدرشان شهید یا مفقود الاثر گشته و آنها نیز بدنبال آن عاشقان به خون خفته سلاح آنها را هنوز به زمین نگذاشته بر دوش گرفته و راه آنها را ادامه می دهند . باید این صحنه را از نزدیک ببینید ، تا بفهمید چه می گویم این خانواده شهدا هستند که با تربیت چنین فرزندانی رله حسین را خالی نگذاشتند . خدایا چگونه می توان آنها را تنها گذاشت . تنها خواهشم از شما دوستان و آشنایان این است که آنها را تنها نگذارید .
در پایان از شما می خواهم که حلالم کنید ، حتی اگر حقی بر گردنم دارید .
خدایا تو نیز از سر تقصیرات من درگذر که تو ارحم الراحمینی . امیدوارم کسانی که مخالف این انقلاب هستند در تشییع جنازه ام شرکت نکنند چرا که من در راه این انقلاب جان باخته ام و آنها مخالف این راه انقلاب هستند..
و السلام